در عجبم از این آدمیزاد دوپا که میدونه اون دنیایی هم هست و قراره به حساب کتاب ریزترین اعمال ما برسن و خوب و بد چقدر اونجا عیانه اما باز دل میشکنه، باز ابرو میبره، باز تهمت میزنه، باز زخم زبان میزنه، باز دروغ میگه! اصلا میترسم از این آدما که از خدا نمیترسن چجوری میشه مطمئن باشی این کار اشتباهه اما باز با رضایت انجامش بدی و بگی حال فلانی رو گرفتم! به خدا زبانم قاصره از بیان احساساتم در اون لحظه همه بنده های خداییم و خدا همه مون رو دوست داره، چطور میتونم جرئت کنم به بنده خدا ظلم کنم؟ چجوری نمیترسیم از عاقبت این کارهامون؟ خدایا رحم کن به ما بنده های نادان بخوانید, ...ادامه مطلب
یعنی قشنگ فهمیدم هیچی از هیچکس بعید نیست! خدایا چقدر دنیا عجیب غریبه! طرف رو چند ساله میشناسم نون و نمک همو میخوریم رفت و آمد داریم بعد سر یه مسئله که با نگرش اون یکی نیست منو شست پهن کرد! اصلا از دیش, ...ادامه مطلب