فامیلدسته جمعی رفتن کربلا و برگشتن.مامان و بابام عموم و زنموم و دخترشون. دخترعموم و شوهرش و اون یکیدختر عمو بزرگم و زنموم و عمه م. حسابی بهشون خوش گذشته بود.
یه ساعت دیگه فوتباله ایران و قطره و همسر و پسری حسابی ذوق دارن. دروغ چرا منم ذوق دارم ایران ببره
فردا عید مبعثه دلم میخواد کیک درست کنم. حالا ببینم آرد به اندازه کیک دارم یا نه. گلدختر هم رفته باشگاه کاراته ته تغاری روی پام خوابیده و نوای گل زود خوابید در حال پخشه
این ماه فروش کیک زیاد خوب نبود و الان حسابم مثل ماه های قبل پول نداره و فکر سر برجم که چجوری قسط رو بدم! فکر کنم باید این ماه همسر جان قسط رو بده دم عیده و همزمان ماه رمضان هم نزدیک... خدایا خودت دل خوش و تن سالم بهمون عطا کن مثل همیشه
نیم سالگی...برچسب : نویسنده : khorzeneh بازدید : 3